ایلان ماسک کیست؟ و قرار است چه کارهایی انجام دهد؟
ایلان ماسک کیست؟ قرار است چه کارهایی انجام دهد
ایلان ریو ماسک در سال ۱۹۷۱ در شهر پرتوریای آفریقای جنوبی به دنیا آمد. مادر ماسک یک مدل کانادایی و پدرش مهندس الکترومکانیک اهل آفریقای جنوبی است. پس از اینکه پدر و مادر ماسک در سال ۱۹۸۰ از یکدیگر جدا شدند، ایلان نوجوان به همراه خواهر و برادر کوچکتر خود به زندگی همراه با پدرشان ادامه دادند.
ماسک در ۱۲ سالگی بهتنهایی یک بازی کامپیوتری ساخت و توانست آن را ۵۰۰ دلار بفروشد
ماسک در سن ۱۰ سالگی و پس از آشنایی با کامپیوتر Commodore VIC-20 متوجه شد که به کامپیوتر و برنامهنویسی علاقه دارد. او سپس بهصورت خودآموز به یادگیری برنامهنویسی روی آورد و در سن ۱۲ سالگی اولین بازی ویدئویی خود را که با زبان بیسیک نوشته شده بود و Blastar نام داشت، به قیمت ۵۰۰ دلار فروخت. جالب است که بلستار، بازی ساخت ایلان ماسک نوجوان، موضوع فضایی-موشکی دارد.
ماسک تجارت با تکنولوژی
علاوه بر علاقهی فراوان به تکنولوژی و برنامهنویسی، ماسک از همان کودکی یک تاجر بالقوه نیز بود. او با ایدههای تجاری جذاب خود، چندین بار برادر، خواهر و پسرعموهایش را به کارهایی مانند «فروش تخم مرغ عید پاک» در محلهشان گماشته بود و از این طریق به نوعی از آنها برای کسب درآمد استفاده میکرد.
مهاجرت به کانادا
پس از اتمام تحصیل در دبیرستان، ماسک در سال ۱۹۸۹ (درست قبل از تولد ۱۸ سالگی) برای اینکه بتواند از خدمت سربازی در ارتش آفریقای جنوبی فرار کند، پس از اینکه توانست از طریق مادرش شهروندی کانادا را به دست بیاورد، به این کشور مهاجرت کرد. او دربارهی خدمت سربازی میگوید:
من با خدمت نظامی مشکلی ندارم؛ اما به نظرم خدمت در ارتش آفریقای جنوبی و سرکوب سیاهپوستان، روش خوبی برای گذراندن زمان نیست.
سالهای دانشگاه+ترک تحصیل+شهروندی سه کشور
در سن ۱۹ سالگی ماسک برای تحصیل در مقطع کارشناسی در دانشگاه کوئینز ایالت اونتاریوی کانادا پذیرفته شد. او پس از گذشت دو سال از تحصیل خود در این دانشگاه، به دانشگاه پنسیلوانیا در آمریکا منتقل شد و موفق به اخذ همزمان دو مدرک کارشناسی فیزیک و کارشناسی اقتصاد در سن ۲۴ سالگی شود.
در سال ۱۹۹۵ ماسک به کالیفرنیا نقل مکان کرد تا دورهی دکترای خود را در زمینهی فیزیک کاربردی و علم مواد در دانشگاه استنفورد آغاز کند؛ اما پس از گذشت تنها دو روز از آغاز دوره، تصمیم گرفت از ادامهی تحصیل در دانشگاه انصراف بدهد تا بتواند با تمرکز بیشتری ایدههای کارآفرینانهی خود در زمینههای اینترنت، انرژیهای تجدید پذیر و فناوریهای فضایی را دنبال کند. او در نهایت در سال ۲۰۰۲ موفق شد عنوان شهروندی ایالات متحده را به دست بیاورد تا به این ترتیب سه تابعیت آفریقای جنوبی، کانادا و آمریکا را بهصورت همزمان داشته باشد.
اولین پروژهها
در سال ۱۹۹۵ ماسک و برادرش کیمبال، با سرمایهی ۲۸ هزار دلاری پدرشان شرکت نرمافزاری و اینترنتی Zip2 را تأسیس کردند. شرکت تازه تأسیس آنها راهنمای اینترنتی با نام «City Guid» را در اختیار صنعت چاپ روزنامه قرار میداد. شرکت نوپا به سرعت به موفقیت رسید و آنها توانستند با روزنامههای بزرگی چون نیویورک تایمز و شیکاگو تریبیون همکاری کنند.
ZOP2
اگرچه ایده و سرمایهی اولیهی Zip2 متعلق به ماسک بود؛ اما هیئت مدیرهی شرکت هرگز اجازه نداد او مسند ریاست شرکت را نیز به خود اختصاص بدهد. در نهایت کامپک (Compaq) در سال ۱۹۹۹ شرکت Zip2 را به مبلغ ۳۴۱ میلیون دلار خریداری کرد. حدود ۷ درصد از هزینهی خرید (برابر با ۲۲ میلیون دلار) به شخص ایلان ماسک رسید تا او قبل از رسیدن به سن ۳۰ سالگی میلیونر شود و برای پروژههای بعدی خود پول کافی داشته باشد
PayPal
پس از فروش Zip2، ماسک در سال ۱۹۹۹ به همراه یکی از دوستان خود سرویس پرداخت اینترنتی X.com را با سرمایهای ۱۰ میلیون دلاری راه اندازی کرد. یک سال بعد شرکت تازه تأسیس او با Confinity که سرویس انتقال پولی با نام PayPal در اختیار داشت، ادغام شد. پس از آن، دو شرکت ادغامشده بهصورت جدی بر سرویس انتقال پول متمرکز شدند و در نتیجه، در سال ۲۰۰۱ این شرکت به PayPal تغییر نام داد.
ماسک در سال ۲۰۰۰ به دلیل اختلاف نظر با اعضای هیئت مدیره در مورد انتقال زیرساختهای مبتنی بر یونیکس شرکت به ویندوز، از مسند ریاست شرکت برکنار شد؛ اما همچنان به عنوان عضوی از هیئت مدیره در شرکت باقی ماند. در سال ۲۰۰۲ ایبی PayPal را به مبلغ ۱.۵ میلیارد دلار خرید که از این میزان، ۱۶۵ میلیون دلار به ایلان ماسک رسید. تا پیش از فروش PayPal، ماسک با در اختیار داشتن ۱۱.۷ درصد از سهام شرکت، بزرگترین سهامدار آن به شمار میرفت.
اسپیس ایکس
در سال ۲۰۰۱ ماسک به همراه دو تن از دوستان خود به مسکو رفت تا برای پروژههای فضایی خود تعدادی موشک قاره پیمای دست دوم از روسیه خریداری کند. به گفتهی دوست ماسک، روسها که به او به چشم یک تازهکار نگاه میکردند، مرتبا او را مسخره میکردند. در نتیجه ماسک و دوستانش مجبور شدند دست خالی به آمریکا بازگردند.
یک سال بعد ماسک به همراه مایک گریفین که تجربهی کار برای CIA، ناسا، اوربیتال ساینس و چند شرکت و سازمان معتبر دیگر را در کارنامهی خود داشت، برای خرید ۳ موشک قاره پیما به روسیه بازگشت. پس از اینکه ماسک متوجه شد روسها قیمت گزاف «۸ میلیون دلار برای هر راکت» مطالبه میکنند، تصمیم گرفت خودش شرکتی برای تولید موشکهای ارزانقیمت تأسیس کند و اینگونه بود که سومین شرکت ماسک با نام «Space Exploration Technologies Corporation» یا به اختصار SpaceX، تأسیس شد.
اسپیس ایکس در عین کاهش هزینهی پرتاب موشک با مضربی از ۱۰، توانست همچنان به حاشیهی سود ۷۰ درصدی دست یابد.
به گفتهی یکی از اولین سرمایهگذاران اسپیس ایکس، ماسک متوجه شده بود:
که مواد خام مورد نیاز برای ساخت موشک تنها ۳ درصد قیمت آن را تشکیل میدهند. به لطف استفاده از مهندسی نرمافزار و طراحی ماژولار، اسپیس ایکس توانست هزینهی پرتاب موشک را با مضربی از ۱۰ کاهش بدهد و همچنان به حاشیهی سودی ۷۰ درصدی دست پیدا کند. ماسک که با سرمایهی ۱۰۰ میلیون دلاری حاصل از پروژههای قبلی خود اسپیس ایکس را تأسیس کرده بود، بهصورت همزمان عنوان مدیر ارشد اجرایی (CEO) و مدیر ارشد تکنولوژی (CTO) این شرکت را در اختیار دارد. او دربارهی تأمین بخش اعظم سرمایهی شرکتهایش میگوید:
«من همیشه از پول خودم در شرکتهایی که ایجاد میکنم سرمایهگذاری کردهام. فکر نمیکنم استفادهی صرف از پول مردم [در پروژههای شخصی] کار درستی باشد. نمیتوانم از کسی بخواهم در چیزی سرمایهگذاری کند که حتی خود من حاضر نیستم در آن سرمایهگذاری کنم.»
عقد قرارداد با ناسا
اسپیس ایکس راکتهایی با نام فالکون (الهام گرفته از نام فضاپیماهای Millennium Falcon در فیلم جنگ ستارگان) و کپسولهای فضایی با نام دراگون تولید میکند. در سال ۲۰۰۸ ناسا با عقد قراردادی ۱.۶ میلیارد دلاری، وظیفهی ارسال محموله به ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS) طی ۱۲ پرتاب را به اسپیس ایکس سپرد. در همان سال موشک فالکون ۱ این شرکت اولین موشک خصوصی لقب گرفت که ماهوارهای را در مدار زمین قرار داده است. در سال ۲۰۱۲ نیز فضاپیمای دراگون این شرکت توانست عنوان «اولین فضاپیمای ساخت یک شرکت خصوصی که به ایستگاه فضایی بینالمللی متصل میشود» را به خود اختصاص دهد و تاریخساز شود.
هدف های اسپیس ایکس
یکی از اهداف مهم اسپیس ایکس، کاهش هزینهی سفرهای فضایی از طریق استفادهی چندینباره از راکتها است. در روش سنتی پرتاب راکت به فضا، پس اتمام سوخت موشک، بدنهی راکت در جو زمین رها میشود و (اگر هنگام سقوط در جو زمین نسوزد) در نهایت در اقیانوس سقوط خواهد کرد. از آنجایی که سوخت موشک تنها درصد کمی از قیمت نهایی ارسال کاوشگر و محموله به فضا را تشکیل میدهد و بخش اعظم هزینه مربوط به خود راکت است؛ در صورت استفادهی مجدد از راکت، هزینهی سفرها و اکتشافات فضایی چندین برابر کاهش پیدا خواهد کرد.
به همین منظور، اسپیس ایکس پس از بارها تلاش ناموفق، نهایتا در سال ۲۰۱۵ توانست یک موشک فالکون را در بازگشت از فضا با موفقیت روی یک شناور در میان اقیانوس فرود بیاورد تا بتواند در پروازهای بعدی مجددا از آن استفاده کند.
آیزاک آسیموف
ماسک با تاثیر از آیزاک آسیموف، اکتشافات فضایی را قدمی مهم در گسترش تمدن بشری و جلوگیری از انقراض نسل بشر میداند. او در این باره میگوید:
«یک سیارک یا آتشفشان غولآسا میتواند بهراحتی نسل بشر را منقرض کند. ما همچنین با تهدیدهایی روبهرو هستیم که حتی دایناسورها نیز با آن مواجه نبودند: ویروسهای مهندسیشده، سیاهچالههای کوچک ساختهشده به دست بشر، گرمایش جهانی یا حتی تکنولوژیهای ناشناختهای که هرکدام میتوانند بهراحتی منجر به پایان بشریت شوند.»
«میلیونها سال طول کشیده است تا بشر تکامل پیدا کند و ما ظرف ۶۰ سال گذشته توانستهایم تسلیحات اتمی بسازیم که با استفاده از آنها بهصورت بالقوه میتوانیم خودمان را کاملا از بین ببریم. دیر یا زود باید حیات را به فرای این گوی آبی و سبز گسترش دهیم یا با انقراض روبهرو شویم.»
جالب است بدانید در فیلم «مرد آهنی ۲»، از کارخانههای اسپیس ایکس به عنوان مکان اصلی فیلمبرداری استفاده شده است. همچنین به گفتهی جان فاورو، کارگردان این فیلم سینمایی، شخصیت تونی استارک (میلیاردر نابغهی داستان مرد آهنی، با بازی رابرت داونی جونیور از ایلان ماسک الهام گرفته شده است. ایلان ماسک حتی در این فیلم حضور کوتاهی در نقش خودش نیز داشته است.
ایجاد کلونی در دیگر سیارت منظومهی شمسی
به جز پایین آوردن هزینهی سفرهای فضایی، یکی دیگر از اهداف اسپیس ایکس ایجاد کلونی در دیگر سیارت منظومهی شمسی است. ماسک گفته است قصد دارد تا سال ۲۰۴۰ یک کلونی با جمعیت ۸۰ هزار نفر روی مریخ ایجاد کند. او در سال ۲۰۱۶ در این باره گفته بود اولین پرواز بزرگ ارسال محموله به مریخ در سال ۲۰۲۲ انجام خواهد شد و پس از آن در سال ۲۰۲۴ اولین انسانها برای سکونت به مریخ اعزام میشوند. به گفتهی خود ماسک، هدف نهایی اسپیس ایکس ایجاد تمدنی فضایی برای انسانها است.
تسلا موتورز
تسلا موتورز در سال ۲۰۰۳ توسط مارتین ابرهارد و مارک ترپنینگ تأسیس شد. ماسک نیز در سال ۲۰۰۴ پس از سرمایهگذاری در این شرکت به عنوان رئیس هیئت مدیره، به آن ملحق شد. در سالهای ابتدایی، اگرچه ماسک نقش فعالی در طراحی و تولید اولین خودروی الکتریکی شرکت با نام رودستر داشت، اما بهصورت عمیق درگیر فعالیتهای روزانهی شرکت نبود.
در جریان بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، ماسک بالاخره به عنوان مدیر عامل و طراح ارشد محصولات تسلا موتورز انتخاب شد؛ سمتی که تا به امروز همچنان در اختیار او قرار دارد. به گفتهی ماسک، برنامهی تسلا موتورز برای تولید انبوه خودروهای الکتریکی شامل سه فاز میشود. فاز اول شامل تولید «خودروی اسپرت گرانقیمت در مقیاس کم» بود که در سال ۲۰۰۸ و با معرفی رودستر ۱۱۰ هزار دلاری آغاز شد. فاز دوم مربوط به تولید خودروی میانرده با قیمتی متوسط و تولید در مقیاس متوسط بود که در سال ۲۰۱۲ و با معرفی خودروی سدان تسلا مدل S عملی شد. فاز سوم و نهایی با تولید انبوه خودروی نسبتا ارزانقیمت در اواخر سال ۲۰۱۷ آغاز خواهد شد.
برنامهی سه مرحلهای تسلا برای تولید خودرو، اکنون وارد فاز سوم، یعنی «تولید انبوه خودروهای ارزان» شده است
گیگافکتوری
یکی دیگر از پروژههای عظیم و جاهطلبانهی ماسک و تسلا، گیگافکتوری است؛ کارخانهی غولآسایی که وظیفهی تولید باتریهای تسلا را بر عهده خواهد داشت. این کارخانهی عظیم که در نوادای آمریکا واقع شده است، مساحتی برابر با ۳۰۰۰ هکتار یا سه برابر سنترال پارک نیویورک دارد. در صورت تکمیل تمامی فازهای کارخانه تا سال ۲۰۲۰، گیگافکتوری بعد از کارخانهی بویینگ در واشنگتن، ببزرگترین ساختمان روی زمین از لحاظ مساحت لقب خواهد گرفت. در حقیقت گیگافکتوری به قدری بزرگ است که حتی خود ماسک هم هنگام بازدید از آن شوکه شده است.
تسلا که همین حالا عنوان بزرگترین مصرفکنندهی باتریهای لیتیوم یونی جهان را در اختیار دارد، به لطف گیگافکتوریبهزودی به بزرگترین تولیدکنندهی این باتریها نیز تبدیل خواهد شد؛ بهطوریکه گفته میشود گیگافکتوری بهتنهایی ظرفیت تولید باتریهای لیتویم یونی جهان را دوبرابر افزایش خواهد داد.
گیگافکتوری در صورت تکمیل، بهتنهایی ظرفیت تولید باتریهای لیتیوم یونی جهان را دوبرابر افزایش خواهد داد
گیگافکتوری با کاهش دادن ۳۰ درصدی قیمت نهایی باتری، نهتنها برای تسلا بلکه برای تمامی شرکتهایی که به نوعی با باتری سر و کار دارند، مفید خواهد بود. به همین دلیل بود که پاناسونیک پس از معرفی خودروی الکتریکی تسلا مدل 3 و مشخص شدن برنامههای گیگافکتوری، تصمیم گرفت ۳.۸ میلیارد دلار در این کارخانه سرمایهگذاری کند.
هایپرلوپ
مهندسان در حال کار برای عملی کردن ایدهی هایپر لوپ ایلان ماسک هستند
ماسک ۱۲ مهندس را از تسلا موتورز و اسپیس ایکس مأمور کرد تا ظرف مدت ۹ ماه طرحهای مفهومی چنین سیستمی را پیریزی کنند. طرح ماسک، اگر از لحاظ فنی ممکن باشد، یکی از سریعترین و در عین حال ارزان قیمتترین روشهای حمل و نقل برای مسافتهای طولانی خواهد بود؛ هرچند هزینهی اولیهی راهاندازی مسیر مورد نیاز برای چنین سیستمی بسیار بالا است، بهطوریکه هزینهی ساخت هایپرلوپ بین لس آنجلس و سان فرانسیسکو حدود ۶ میلیارد دلار برآورد میشود.
دیدگاهها دربارهی حیات فرازمینی و تئوری شبیهسازی
ماسک عقیده دارد که به احتمال بسیار زیاد، حیاتِ ساده در دیگر سیارات وجود داشته باشد؛ اما در مورد حیات هوشمند میگوید:
امیدوارم حیات هوشمند دیگری هم در جهان قابل رؤیت وجود داشته باشد.فکر میکنم احتمال وجود حیات هوشمند از عدم وجود آن بیشتر باشد، هرچند چنین نظری تنها حدس محض است.
پارادوکس فرمی
ماسک همچنین برای پاسخ به پارادوکس فرمی، تئوری شبیهسازی «simulation hypothesis» را مطرح میکند. او در این باره میگوید:
«اینکه هیچ حیات هوشمند دیگری پیدا نمیکنیم، ممکن است به این دلیل باشد که درون یک شبیهسازی قرار گرفتهایم.درست مانند زمانی که یک بازی کامپیوتریِ سبک ماجراجویی بازی میکنید و به ستارهها مینگرید؛ اما هرگز نمیتوانید به آنها برسید. اگر درون شبیهسازی هم نباشیم، شاید درون یک آزمایشگاه باشیم و یک تمدن فوق پیشرفتهی بیگانه صرفا از روی کنجکاوی در حال تحقیق روی روند تکامل ما باشد.»
هوش مصنوعی
ماسک ترس خود از هوش مصنوعی را پنهان نمیکند و مرتبا دربارهی خطرات آن هشدار میدهد. در جریان یک سمپوزیوم در دانشگاه MIT در سال ۲۰۱۵، ماسک هوش مصنوعی را «بزرگترین خطر برای موجودیت بشر» نامید و در ادامه گفت:
من هر روز بیش از پیش به این فکر میکنم که وجود یک رگولاتوری در سطح ملی یا بینالمللی برای نظارت بر اینکه کار احمقانهای [در رابطه با هوش مصنوعی] انجام ندهیم، ضروری است.
ماسک که خلق هوش مصنوعی را احضار شیطان توصیف میکند، در سال ۲۰۱۵ برای مقابله با چالشهای به وجود آمده توسط تکنولوژیهای پیشرفته، مبلغ ۱۰ میلیون دلار به بنیاد آیندهی حیات اهدا کرد.
شاید بتوان گفت جذابیت نوآوریهای ماسک، از فلسفهی سادهای نشأت میگیرد که خود او، آن را اینگونه شرح میدهد:
من به چیزهایی علاقه دارم که دنیا را تغییر میدهند و بر آینده تاثیر قرار میگذارند. تکنولوژیهای شگفتانگیزی که وقتی آنها را میبینید با خود میگویید چطور چنین چیزی اتفاق افتاده؟ اصلا چطور چنین چیزی ممکن است؟
ماسک فعالیتی جدی در شبکهی اجتماعی توییتر دارد و عموما اخبار شرکتها، ایدههای جدید و انتقاداتش را از طریق این کانال منتشر میکند. توییتهای او در سال ۲۰۱۸ بیش از همیشه جنجالی شد و خبرهای ضد و نقیض او در مورد خصوصیسازی تسلا، سرانجام دردسرساز شد تا این که کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا او را در تاریخ ۳۰ سپتامبر این سال (۸ مهر) به کنارهگیری از هیئت مدیرهی این شرکت محکوم کرد. تسلا تا سه سال از این سمت کنار گذاشته شده و محکوم به پرداخت جریمهی ۲۰ میلیون دلاری نیز هست. البته او هنوز میتواند بهعنوان مدیرعامل در تسلا فعالیت کند.
روزی نیست که به رسانهها سری بزنید و خبری در مورد «ایلان ماسک» (Elon Musk) نشنوید. او همهجا حضور دارد. ماسک از یک سو با «اسپیسایکس» (SpaceX) رویای تسخیر فضا را در سر میپروراند و از سوی دیگر با «تسلا موتورز» (Tesla Motors) میخواهد انقلابی در صنعت خودروسازی راه بیندازد.
نظرات کاربران
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است